مدیریت (سیستمیک) ریسک

ساخت وبلاگ

بحران های سیستمیک برای سوابق عملکرد بلند مدت بسیار نادر است اما بسیار مهم است. هنگامی که سیستم مالی شکست خورد ، معاملات خوب به معاملات بد تبدیل می شود و بسیاری از استراتژی های سرمایه گذاری معقول به دلیل فشار و فشار انحلال ، ضررهای خارج از کشور را متحمل می شوند. برای مقابله با بحران های سیستمیک ، مدیران دو مجموعه اصلی ابزار دارند. اولین تخمین و کنترل خطر دم است. دوم برنامه اقدام برای وقوع وقایع سیستم است. برآورد خطر دم می تواند از مدل های ارزش شدید ، پیش بینی خطر بیزی ، شاخص های حباب و مدل های دارای ارزش در معرض خطر استفاده کند. برنامه های اقدام برای بحران های سیستمیک می تواند مبتنی بر تحقیقات در مورد نقاط فشار سیستمیک ، راهنمایی برای ریختن ریسک در اوایل پریشانی ، قوانین پیروی از روند بازار و تطبیق مدیریت ریسک با شرایط نقدینگی باشد.

اهمیت مدیریت ریسک سیستمیک

یک عامل مهم و غفلت شده از عملکرد سرمایه گذاری

ریسک سیستمیک در امور مالی به احتمال عدم موفقیت سیستم مالی در عملکردهای اساسی آن اشاره دارد، مانند تأمین اعتبار ، ساخت بازارها یا محافظت از اوراق بهادار و سپرده. به طور معمول ، خطرات سیستمیک به تدریج طی سالها ایجاد می شود اما به طور ناگهانی تحقق می یابد. از این رو آنها دلیل خطر شدید درون زا یا بازپرداخت هستند (خلاصه ای از خطر ابتلا به شکست در اینجا) با بروز نادر. از سالها یا دهه ها بین بحران های سیستمی عبور می کند ، با این که بسیاری از پاداش ها به آنها اعطا می شود و در این میان به آنها واگذار می شود ، خطرات سیستمیک به راحتی در شرایط روزانه مدیران سرمایه گذاری مورد غفلت قرار می گیرد.

با این حال،چگونه یک مدیر برای ریسک سیستمیک آماده و برخورد می کند ، اغلب باعث می شود عملکرد طولانی مدت یا شکسته شودبشربیشتر استراتژی های سرمایه گذاری به برخی از ترکیبی از حق ریسک جهت یا جایگزین و تخمین از ارزش مطلق و نسبی متکی هستند. اصول اساسی اینها در بین موسسات رایج است. یک بحران سیستمیک به طور معمول همه اینها را به طور همزمان از بین می برد. این امر به این دلیل است که ، بر خلاف کاهش بازار عادی ، فشارهای سیستمیک باعث ایجاد بودجه ، حسابداری یا محدودیت های قانونی می شود که باعث ایجاد انحلال موقعیت با کمی آزادی انتخاب برای مدیران نمونه کارها می شود. هنگامی که یک بحران سیستمیک اولویت های نهادها را از جستجوی بازده به حفظ سرمایه کوتاه مدت تغییر می دهد. در نتیجه ،اصول موقعیت یابی کارآمد یا جریان ها نه تنها به حالت تعلیق در می آیند بلکه معکوس می شوند. بهترین موقعیت ها بدترین می شوندبشربا انحلال اجباری در نقدینگی نازک ، معاملات که متقاعد کننده ترین موقعیت های ارزش (طبق استانداردهای معمولی) را ارائه می دهند ، ناگهان بیشترین میزان علامت گذاری به بازار را متحمل می شوند. این اتفاق می افتد زیرا بازده مورد انتظار در صنعت مدیریت دارایی با مواضع در زمان های عادی در ارتباط است. فرصت های خوب به ندرت برای مدت طولانی مخفی است.

علاوه بر این،تکنیک های استاندارد مدیریت ریسک در بحران های سیستمیک شکست می خورندبشراز آنجا که نوسانات در حال افزایش است و همبستگی "همه به یک" می روند ، موقعیت هایی که با توجه به ارزش در معرض خطر کالیبره شده اند ، باعث ایجاد ناپایدار سود و سود سود و از دست دادن به بازار می شود. پرچین ها ممکن است خطر متوسط جهت را کاهش دهند اما باعث ایجاد "ریسک پایه" بزرگ (نوسانات سود و زیان به دلیل نابرابری در بازده موقعیت های اصلی و پرچین ها) می شوند. همچنین ، از آنجا که پرچین ها به طور معمول اهرم موقعیت هایی را که تجارت می کنند ، حتی بیشتر مستعد ابتلا به اجبار اجباری می شوند. سرانجام ، تنوع کمکی کمک کمی دارد زیرا دامنه جریان های ناکارآمد گسترده است. تحقیقات تجربی نشان می دهد که یک چرخه مالی واحد جهانی به طور همزمان بیشتر بازارها را شناور یا غرق می کند.(مشاهده پست اینجا).

"ریسک سیستمیک دو اثر دارد: یکی ، سود حاصل از تنوع را کاهش می دهد و دو ، سرمایه گذاران را به دلیل داشتن موقعیت های اهرم مجازات می کند."

Das and Uppal ، 2004

یک عامل مهم و غفلت شده از ثبات سیستم مالی

در نظر گرفتن ریسک سیستمیک در مدیریت دارایی ، خطر و پیامدهای بحران ها را نیز کاهش می دهد.

  • توجه مدیران سرمایه گذاری به خطرات خاص سیستمیک باعث می شود که بازارها قیمت چنین آسیب پذیری ها را بپردازندبشربیشتر بحران ها ناشی از زیاده خواهی و عدم تعادل اقتصادی است. به عنوان مثال ، بیش از حد اهرم ظرفیت مؤسسات را برای جذب کاهش قیمت کاهش می دهد. شناخت این خطر به این معنی است که وام های وام و حق بیمه حقوق صاحبان سهام بر اثر زیاده روی ، کند شدن یا کاهش آنها افزایش می یابد. مثال مهم دیگر استفاده ناپایدار از محیط و تغییرات آب و هوا است (مشاهده پست در اینجا). با این حال ، اگر مدیران فراتر از هزینه عملکرد سالانه فکر کنند ، بازارها فقط می توانند در خدمت پایداری باشند. دلیل این امر این است که "شورت" و استراتژی های حفاظت به طور معمول معاملات حمل منفی با مدت نامعلوم هستند.
  • در صورت آماده شدن مدیران دارایی برای بحران های سیستمیک ، تأثیر شوک ها بر سیستم مالی و اقتصاد شدیدتر است.این اغلب فقدان پروتکل برای شرایط دشوار است که منجر به تصمیمات ضعیف و تشدید بحران می شود(مشاهده پست اینجا). تصمیم گیرندگان به طور عقلانی به بحران های بالقوه نادر توجه می کنند فقط در صورتی که ضررهای پیش بینی شده از آمادگی بیش از حد متناسب با نادر بودن آنها باشد. شواهد کافی در مورد چرخه های سرمایه گذاری منظم رونق و شلوغی ، گله ، تعقیب روند (مشاهده پست در اینجا) ، شکل گیری انتظار ناکارآمد و حباب های سوداگرانه وجود دارد. همچنین ، نشان داده شده است که رفتار شناختی استاندارد اغلب با بازارهای کارآمد مغایر است (مشاهده پست در اینجا).

پاسخ استاندارد سیاست به سهل انگاری مدیران سرمایه گذاری خصوصی از ریسک سیستمیک ، مقررات است. هنوز،قوانین نظارتی به آرامی به تکامل سیستم مالی پاسخ می دهند و ناکارآمدی خود را دعوت می کنندبشریک سیاست مکمل افزایش شفافیت اطلاعات اقتصادی و اقتصادی و کاهش هزینه های استفاده از چنین اطلاعاتی در فرآیند سرمایه گذاری ، به عنوان مثال از طریق "سیستم های کوانتومی" است (مشاهده پست در اینجا).

رویکردهای مدیریت ریسک سیستمیک

کالیبراسیون خطر دم

استانداردمدیریت ریسک به نوسانات گذشته تغییرات قیمت ، همبستگی تاریخی و فرضیات مربوط به افراد متکی متکی استتغییرات قیمت فراتر از محدوده های عادی. بر این اساس ، اکثر اوراق بهادار ابزارهای مالی مایع بر اساس نوعی مدل ارزش در معرض خطر (VAR) مدیریت می شوند ، یک برآورد آماری از یک آستانه ضرر که تنها با احتمال کم فراتر خواهد رفت.

متاسفانه ، گذشتهنوسانات همیشه یک سنج مفید برای ریسک بازارهای مالی نیستبشرنوسانات صرفاً بزرگی نوسانات قیمت تاریخی است ، در حالی که خطر احتمال و دامنه ضررهای دائمی آینده است (مشاهده پست در اینجا). این دو مفهوم نه تنها متفاوت هستند بلکه حتی ممکن است مخالف باشند. به طور خاص ، اعتماد به نوسانات تاریخی می تواند توهم پیش بینی را ایجاد کند که باعث ایجاد خطر بیش از حد شود. در واقع،نوسانات کم به خودی خود اغلب دلیل اهرم بالا و موقعیت مکانی شلوغ استو از این رو منجر به حرکات متعاقب بازار خارج از کشور می شود.

بنابراین ، فراتر از معیارهای خطر معمولی هنگام ارزیابی و کالیبراسیون خطر وقایع بزرگ و بزرگ ("خطر دم") مفید است:

  • برآورد ریسک باید ارزیابی متخصص را شامل شودبشرداده های تاریخی تنها منبع قضاوت ارزشمند نیستند. به عنوان مثال ، خطرات و پیامدهای تحولات سیاسی ، شکستن رژیم سیاست یا پیش فرض های حاکمیتی بار اول از طریق تاریخ قیمت به راحتی قابل اندازه گیری نیست. با این حال ، قضاوت و تجربه را می توان در تعداد خود قرار داد ، حتی اگر آنها به شکل فواصل اطمینان گسترده ای در نظر بگیرند. منطق ، یک چشم انداز گسترده و عقل سلیم مانع از تحمل مدیریت ریسک در محدوده نزدیک مدل های استاندارد می شود.
  • برآورد ریسک نمونه کارها به صراحت می تواند رژیم های شدید بازار را در نظر بگیردبشربنابراین ، ایده اصلی در مورد تئوری ارزش شدید ، متناسب بودن توزیع محدود کننده مناسب بر بازده هایی است که بیش از یک آستانه خاص است. به طور خاص ، مدل های مخلوط با ارزش شدید همزمان آستانه توزیع های شدید و توزیع شدید خود را تخمین می زنند (مشاهده پست در اینجا). یک رویکرد آماری جایگزین پیش بینی ریسک بیزی است که عدم اطمینان پارامتر توزیع قابل توجهی از برآورد ارزش در معرض خطر و پیش بینی شده را تشکیل می دهد (مشاهده پست در اینجا).
  • همچنین وجود داردعلائم هشدار کمی از افزایش "خطر دم" غیر از نوساناتبشرساده ترین معیارهای ارزیابی برای تشخیص حباب ها (مشاهده پست در اینجا) ، یعنی قیمت دارایی که نسبت به ارزش فعلی جریان های نقدی تخمین زده شده در آینده بسیار زیاد هستند. مقالات دانشگاهی استدلال کرده اند که بازارهای سهام با سود سهام کم نسبت به بازده اوراق قرضه دولت محلی مستعد اصلاحات بزرگ هستند (مشاهده پست در اینجا). به همین ترتیب ، کشورهایی که نرخ ارز بیش از حد ارزشمند و نرخ بهره کوتاه مدت بالایی دارند مستعد بحران ارزی هستند (مشاهده پست در اینجا).
  • استانداردمعیارهای مدیریت ریسک مبتنی بر نوسانات می توانند برای "حوادث دم" و "خطر شکاف" سازگار شوندبشراز نظر تاریخی ، تنوع و تجزیه و تحلیل ریسک نزولی توزیع احتمال طبیعی ("گاوسی") را فرض کرده است. این موارد برای محاسبه مناسب هستند اما وزن کمی به مسافت های بزرگ می دهند. در حال حاضر این "فرض عادی" به طور گسترده ای رد شده است و سنجهای بهتری از ریسک دم در دسترس است (مشاهده پست در اینجا) ، مانند ارزش مشروط در معرض خطر. فرض توزیع برای تنظیم پارامترهای مدیریت ریسک واقع بینانه و برای ارزیابی صعود بالقوه استراتژی های طولانی مدت و در معرض خطر بسیار مهم است. کوپول ها می توانند توزیع مشترک بازده های متعدد یا سری قیمت ها را واقع بینانه تر توصیف کنند. آنها مدل سازی ساختارهای وابستگی را از توزیع حاشیه بازده های فردی جدا می کنند. کوپول ها به ویژه برای ارزیابی توزیع دم مشترک ، مانند رفتار اوراق بهادار در کشورهای بازار شدید مناسب هستند (مشاهده پست در اینجا).

"من به خصوص به معمول اهمیت نمی دهم ... تقریباً همه چیز در زندگی اجتماعی توسط شوک ها و پرش های نادر اما متعاقب تولید می شود. در حالی که تقریباً همه چیز در مورد زندگی اجتماعی مورد مطالعه قرار می گیرد ، بر "عادی" متمرکز است. به ویژه با روش های "منحنی زنگ" که به شما نزدیک به هیچ چیز نیست. چرا؟از آنجا که منحنی زنگ انحرافات بزرگی را نادیده می گیرد ، نمی تواند آنها را اداره کند ، اما ما را به اطمینان می بخشد که ما از عدم اطمینان استفاده کرده ایم. "

ناسیم طالب ، "قو سیاه: تأثیر بسیار غیرممکن"

تهیه استراتژی های بحران

داشتن یک برنامه عملی در یک بحران سیستمی می تواند تأثیر آن بر عملکرد را بسیار کاهش دهد. یک برنامه احتمالی مؤثر می تواند مبتنی بر (i) تحقیقات مداوم در مورد آسیب پذیری های سیستمیک باشد که با نقاط فشار آشنا می شود ، (ب) یک پروتکل منطقی برای ریختن ریسک در اوایل پریشانی بازار ، (iii) قوانین برای پیروی از روند بازار ، و (IV)سازگاری مدیریت ریسک با شرایط نقدینگی.

  • نقاط ضعف سیستمیک را بدانید: پیش بینی زمان و پویایی بحران های سیستمیک بسیار سخت است. با این حال ، درک ماهیت آسیب پذیری در اقتصادها و بازارهای خاص چندان سخت نیست. شاخص های خطر سیستمیک برای بازارهای بزرگتر ایجاد شده و ارزش و ارتباط آنها را در گذشته اثبات کرده اند (مشاهده پست در اینجا). سرعت تغییر آنها ممکن است لاغر باشد و زمان سرب آنها قبل از بحران طولانی باشد. با این حال ، از طریق آگاهی از (i) آسیب پذیری سیستمی و (ب) میزان آمادگی بخش مالی ، مدیران دارایی می توانند قضاوت کنند که آیا یک شوک خاص پس از وقوع آن احتمالاً گذرا است یا تشدید می شود.دو معیار اصلی برای خطر تشدید (i) آسیب پذیری سیستم و (ب) نادر بودن نوع شوک استکه به آن ضربه زد
    • آسیب پذیری در اینجااعتماد به بخش هایی از سیستم مالی را در شرایط مطلوب اندازه گیری می کندبشربه طور معمول ، دوره های طولانی از نوسانات پایین بازار منجر به ایجاد اهرم و ریسک می شود تا اینکه سیستم مالی به یک نقطه اوج برسد (فرضیه مینسکی ، مشاهده پست در اینجا). تجزیه و تحلیل تجربی طولانی مدت نشان می دهد که رونق قیمت دارایی در هنگام افزایش اهرم مالی خطرناک ترین است. ترکیبی از حباب قیمت مسکن و گسترش اعتبار بیشترین ضرر از همه آنها بوده است.(مشاهده پست اینجا). همچنین ، اقتصادهایی که برای مدت طولانی به نرخ بهره واقعی عادت کرده اند ، معمولاً در هنگام افزایش نرخ یا گسترش اعتبار ، مستعد ابتلا به استرس هستند. این که آیا این استرس به احتمال زیاد تشدید می شود ، بستگی به این دارد که دولت یا بانک مرکزی وسیله و وظیفه مداخله داشته باشد.(مشاهده پست اینجا).
    • نادر اینجامعکوس احتمال A-Priori از یک نوع خاص از شوک را اندازه گیری می کندبشرنادر بودن شوک به این معنی است که روی صفحه رادار سرمایه گذاران یا سیاست گذاران نبود. تئوری نشان می دهد که تصمیم گیرندگان ارشد عقلانی برای رویدادهای نادر آماده نمی شوند زیرا فقط می توانند مقدار محدودی از اطلاعات را پردازش کنند. از نظر فنی ، رویدادهای نادر با افزایش "حق بیمه ابهام" ، بازارها را از بین می برد ، به این ترتیب ابهام به معنای عدم اطمینان در مورد توزیع احتمال بازده دارایی است. تحقیقات تجربی نشان می دهد که حق بیمه ابهام به طور معمول محرک های بسیار قدرتمندتر از تغییرات قیمت نسبت به حق بیمه ریسک سنتی هستند (مشاهده پست در اینجا). از این رو،ضررهای پیش بینی شده از عدم آمادگی متناسب با نادر بودن یک رویداد است(مشاهده پست اینجا). در واقع ، اگر مدیران فقط مسئولیت محدودی داشته باشند ، ضررهای مورد انتظار از عدم آمادگی حتی بیشتر است زیرا آنها به ویژه انگیزه های کم برای آماده سازی برای رویدادهای پایین دارند.
    • مزیت اطلاعات به درک و ردیابی مکانیسم های اصلی بحران های سیستمیک ، مسری و پویایی خود تحقق بستگی دارد (مشاهده پست در اینجا). یک معیار مخصوصاً مفید "نرخ بهره ثبات مالی" است ، آستانه ای که بالاتر از آن نرخ بهره واقعی در یک اقتصاد باعث محدودیت های مالی و بی ثباتی سیستمیک می شود (مشاهده پست در اینجا). رابطه بین نرخ بهره ثبات مالی و نرخ بهره طبیعی ممکن است یکی از مهمترین پیش بینی کننده های جهت بازار میان مدت و ریسک بحران آینده باشد.
    • ردیابی استرس بازار ساده تر و از این رو بسیار رایج تر است. طیف گسترده ای از شاخص های ریسک سیستمیک ایجاد شده است که به قیمت های بازار ، همبستگی ها و نوسانات متکی است (مشاهده پست در اینجا). به خصوص،هدف قرار دادن نوسانات یک قانون پیش فرض معتبر برای حاوی خطر علامت به بازار در صورت عدم اطمینان از شدت فشار سیستمیک استبشراین امر به این دلیل است که نوسانات اخیر پیش بینی کننده خوبی برای نوسانات آینده است اما به طور کلی برای بازده های آینده نیست (مشاهده پست در اینجا). با قضاوت از داده های سهام ایالات متحده ، استراتژی های هدفمند نوسانات در مدت زمان طولانی تر باعث افزایش قابل توجهی در بازده در واحد ریسک دم شده است (مشاهده پست در اینجا). هدف قرار دادن نوسانات مؤثر و محافظت از پویا می تواند از نوسانات گزینه ای استفاده شود. نوسانات ضمنی فقط به پیش بینی نوسانات واقعی آینده و همبستگی قیمت دارایی های آینده کمک می کند (مشاهده پست در اینجا). هر زمان که یک عامل جهانی واحد حاکم بر قیمت در تمام بازارهای جهانی باشد ، نوسانات ضمنی بالا به همبستگی بالایی تبدیل می شود.

    با آماده سازی مناسب ، مدیران سرمایه گذاری حتی می توانند مستقیماً از وقایع سیستمیک بهره مند شوند ، به ویژه اگر انعطاف پذیری کافی داشته باشند و محدودیت ریسک داشته باشنداز تحریف قیمت و حق بیمه پرخاشگرانه بهره برداری کنیدبشربرای ارزش سیستمیک بر اساس تحریف قیمت ، خلاصه مربوط را در اینجا مشاهده کنید. و برای تشخیص و دریافت حق بیمه پرخطر ، بخش "یارانه های ضمنی" را در اینجا مشاهده کنید.

    "مأمورین توجه را به این نتیجه می رسانند تا ضرر و زیان پیش بینی شده را به دلیل اقدامات زیر حد متوسط در بین شرایط احتمالی برابر کنند. در نتیجه ، ضرر مورد انتظار به دلیل اقدامات زیر حد متوسط در یک احتمالی به طور معکوس با احتمال احتمالی مرتبط است. "

    Maćkowiak and Wiederholt ، 2015

    ضرر دائمی با نوسانات یا نوسان بسیار متفاوت است. اگر سرمایه گذار قادر به نگه داشتن و بیرون آمدن از طرف دیگر باشد ، یک نوسان رو به پایین - که به طور تعریف موقتی است - مشکل بزرگی را ارائه نمی دهد. "

    هوارد مارکس ، 2015

    تبادل اطلاعات ریسک بازار

    هیچ سرمایه گذار یا موسسه ای تنها قطعات پازل را که ریسک سیستمیک است ، ندارد. سرمایه گذاران به طور معمول در بازارها یا مناطق جغرافیایی تخصص دارند. با این حال ، هر بازار مالی تا حدی به سایر بازارهای مالی بستگی دارد. در بعضی مواقع بخش های خاص بازار ، مانند اوراق بهادار دارایی یا سهام فناوری ، می توانند تأثیر جهانی غالب داشته باشند. حتی بازارهای کوچک و از راه دور ، مانند ایسلند یا یونان در گذشته باعث حرکت قابل توجهی در بازار جهانی شده اند. پیوندها بین بازارهای به ظاهر جداگانه اغلب نشان دهنده وابستگی جمعی آنها به نقدینگی جهانی است ، این سهولت تأمین مالی منتقل شده توسط تعداد کمی از مراکز مالی است (مشاهده پست در اینجا).

    از این رو،مدیران سرمایه گذاری باید در تبادل اطلاعات ریسک فعال شرکت کنند، تجارت بینش خود برای بینش همکاران. در واقع ، تحقیقات نظری و تجربی نشان می دهد که مدیران نمونه کارها به طور کلی ایده ها و تحقیقات را به اشتراک می گذارند اگر بازخورد متقابل ارزشمند باشد (مشاهده پست در اینجا). این باعث ایجاد ارزش سرمایه گذار در همه زمان ها می شود اما به ویژه هنگامی که خطر سیستمیک در حال افزایش است زیرامدیران سرمایه گذاری که بخشی از یک شبکه اطلاعاتی هستند بهتر است که زودتر عمل کنند ، زیرا آنها بیشتر می دانند و بهتر می دانند دیگران چه می دانندبشراز زاویه رفاه اجتماعی ، این فرایند مبادله اطلاعات برای انتشار نگرانی های مربوط به بحران های سیستمیک ضروری است. چرخش انتشار ممکن است برای هشدار دادن به شرکت کنندگان در بازار ، سیاستگذاران و وسیع مردم و نوسانات بازار باشد.

    "سهولت در امور مالی جهانی توسط شرایط حاکم بر بازارهای عمده مالی هدایت می شود ، توسط واسطه های مالی در سطح جهانی در سطح بین المللی منتقل می شود."

    مقاله سیاست صندوق بین المللی پول ، 2014

    تحقیقات Macrosynergy (ریسک قبلی سیستمیک و ارزش سیستماتیک) یک سایت آموزشی رایگان است که به استراتژی های مسئول تجارت کلان اختصاص داده شده است. اینها سبکهای مدیریت سرمایه گذاری جایگزین مبتنی بر روندهای کلان اقتصادی و سیاست هستند. در صورت استفاده از اصول و اخلاق مناسب ، مزایای اجتماعی و اقتصادی ناشی از ارزش اطلاعات بهبود یافته قیمت بازار ، افزایش کارایی تخصیص سرمایه و کاهش خطر بحران های مالی است.

فارکس کاران ایران...
ما را در سایت فارکس کاران ایران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ديناروند فهيمه بازدید : 68 تاريخ : شنبه 20 خرداد 1402 ساعت: 1:27